سفر به کوهستان برفی-اسفند91
- ۱ نظر
- ۰۳ فروردين ۹۲ ، ۲۱:۵۵
(داخل هواپیما- در حالِ اوج گرفتن):
+وای! داریم از دنیا دور میشیم!
(داخل هواپیما- در حالِ فرود- با غش غشِ خنده و ذوق):
+وای خاله سحر! داریم سقوط میکنیم!
***
(روزهای مختلف- کنـــار دریا):
+دریا! میدونستی من عاشقتم؟
+من نیاز به یه بزرگتر و مسئول دارم تا ببردم تو آب!
+صدف رو بکاریم تو ماسهها تا رشد کنه و دربیاد!!!
+دریا چقـــــــــــــدر باصفاست!
+چقدر قدم زدن کنار دریا خوبه!
+کنار دریا، چقدر امیدِ به زندگی در آدم ایجاد میشه!!!
+مامان! یه دوست پیدا کردم، اسمش مرغابیدِ!!! (مروارید!)
-علی! توی آب، خیلی جلو نرو. مراقب باش.
+چشم! رو چش و چارم!
+یه روشِ خوب برا شنا یاد گرفتم؛ پنجههامو فرو میکنم تو ماسهها و پاهامو تکون تکون میدم!
***
(روزهای مختلف- هتل):
+مامان! مگه ما با هم قول و قرار نداشتیم که بریم دریا؟
+سعی میکنم کنار دریا با ملایمت رفتار کنم!!!
+وای! چه تابلوی قشنگی به دیوار آویزونه!